نام های دیگر : بحرالعلوم طباطبایی - محمد مهدی طباطبایی نجفی - محمد مهدی سید بحرالعلوم - محمد مهدی طباطبایی
قرن : قرن13
آثار : المصابیح فی الفقه - الفوائد فی الاصول - مشکاة الهدایة - الدرة النجفیة - رسالة فی عصیر الزبیبی - شرح الوافیة - تحفة الکرام - مناسک حج - حاشیه بر کتاب شرایع - حاشیه بر کتاب «الذخیرة» سبزواری - الدرة البهیة فی نظم رؤوس المسائل الاصولیة - فوائد الرجالیة - دیوان شعر و رساله ای فارسی در شناخت خدا
جلوه نور
محمد مهدی، فرزند سید مرتضی طباطبایی بروجردی، از نوادگان امام حسن مجتبی علیه السلام در یک خانواده روحانی و پرهیزگار، در شب جمعه از ماه شوال 1155 ق. / 1113 ش. در شهر کربلای معلی پا به عرصه هستی نهاد. ([1]) شبی که سید به دنیا آمد پدر وی در عالم خواب دید که امام رضا علیه السلام دستور دادند (محمد بن اسماعیل بن بزیع از اصحاب امام کاظم و امام رضا و امام جواد علیه السلام) شمعی برفراز بام سید مرتضی (منظور خود اوست) بر افروزد. وقتی محمد بن اسماعیل آن شمع را روشن کرد نوری از آن شمع به آسمان بالا رفت که نهایت نداشت. ([2]) پدر از آن رویای راستین بیدار می شود و همزمان خبر مولود تازه رسیده را به او می دهند.
در محضر اساتید
او از دوران کودکی در دامن پر مهر و محبت مادر پاکدامنش و در پرتو توجهات پدر بزرگوارش سید مرتضی (متوفای 1204ق) به آداب و اخلاق اسلامی خو گرفت و رفته رفته رشد یافت. پس از گذراندن دوره های علوم مقدماتی و سطح (فقه و اصول) ، در آغاز بلوغ به درس خارج که از سوی پدرش تدریس می شد راه یافت و پس از پنج سال درس و بحث فشرده به مقام بلند اجتهاد نایل آمد. ([3])
سید محمد مهدی همچنین در محضر اساتید بنام حوزه کربلا و نجف اشرف شرکت جست، فرهیختگان بنامی چون، محمد باقر وحید بهبهانی (1118 - 1208 ق)، شیخ یوسف بحرانی (1107 - 1186 ق)، محمد تقی دورقی نجفی (متوفی 1186 ق) و مهدی فتونی نباطی عاملی (متوفی 1183 ق). ([4])
او حکمت و فلسفه را نزد آقا میرزا ابوالقاسم مدرس فرا گرفت و آن حکیم وارسته نیز در نزد وی درس اصول و فقه را آموخت.([5])
وحید بهبهانی در اواخر عمر خویش مردم را درمسائل و فتواهای احتیاطی به سوی سید محمد مهدی راهنمایی می کرد. ([6]) و او را مجتهدی جامع الشرایط می دانست.
سیددر سال 1186 ق. به قصد زیارت مرقد مطهر امام رضا علیه السلام و دیدار با علمایبزرگ ایران وارد مشهد مقدس شد و در مدت اقامتش شش یا هفت ساله ([7]) خود در آن شهر، علاوه بر دیدارهای علمی با مردمو مباحثات با علما، در درس استاد میرزا مهدی اصفهانی خراسانی (1153 - 1218 ق) شرکت کرد و فلسفه، عقاید و کلام را از آن مرد بزرگ آموخت و بر اندوخته علمی خویش افزود.
لقب ((بحرالعلوم)) از زبان این استاد برای اولین با به سید محمد مهدی طباطبایی گفته شد. استاد که از هوش و استعداد او شگفت زده شده بود در حین درس خطاببه شاگرد خود می گوید: ((اخا انت بحرالعلوم)) یعنی تو دریای علم هستی از آن لحظه سید به این لقب معروفشد. ([8])
سفرحجاز
سید بحرالعلوم دراواخر سال 1193 ق راهی حجاز شد. استقبال شایان مردم و شخصیتهای محافل علمی از اوموجب شد که به مدت دو سال در کنار خانه خدا اقامت ورزد و به درس و بحث بپردازد.
تسلط او به فقه اهل سنت و حسن معاشرت و سخاوتش او را چنان در میانساکنان آن دیار بخصوص اهل علم، محبوب ساخت که هر روزه شماری از مردم و دانشمندانبه دیدنش می رفتند و از وی کسب فیض می نمودند. شگفت آنکه پیروان هر کدام از مذاهبچنین می پنداشتند که بحرالعلوم پای بند به مذهب ایشان است. او تمام این مدت را باتقلید گذرانید و جلسه درس او در علم کلام طبق مذاهب چهارگانه دایر بود و در اواخرتوقف در مکه، مذهب خود را اعلان فرمود. وقتی خبر اظهار مذهب او به گوش پیروانمذاهب دیگر رسید از اطراف به دور او ریخته، با وی به مناقشه پرداختند و او با دانشانبوه خود بر تمامی آنها برتری پیدا کرد و همه آنها را با دلیلهای قوی و منطقی بهسوی حقیقت اسلام مجذوب ساخت. ([9])
تعیین و تثبیتجایگاه اعمال حج و مرکزیت دادن به مواقیت احرام به طوری که از نظر شرعی صحیح واقعشود و همچنین اصلاح مواقف حج، یکی از گامهای ارزشمند سید بحرالعلوم بود. زیرا اینمکانهای مقدس قبل از او چندان مشخص نبود.
علاوه بر اینها، سنگهای فرش شده در حرمرا که حجاج بر آن اقامه نماز می کردند تعویض نمود و سنگهای معدنی را خارج کرد وسنگهایی را که از نظر شیعه سجده بر آنها صحیح است جایگزین نمود. از آثار معنوی حضوراین مرد بزرگ در حجاز شیعه شدن امام جمعه مکه در هشتاد سالگی است. ([10])
یادی از شاگردان
این عالم با ورع شاگردانی بزرگ و نامی تربیت کرد که هر یک منشا خدماتفراوان به عالم اسلام شدند. در اینجا به نام چند تن از آنها اشاره می کنیم:
1.شیخ جعفر نجفی معروف به کاشف الغطاء (1154 - 1227 ق.)
2.سید محمد جواد عاملیمعروف به صاحب مفتاح الکرامه (1164 - 1226 ق)
3.ملا احمد نراقی، مولف کتابمعراج السعاده (1185 - 1260 ق)
4.محمد باقر شفتی رشتی، ملقب به حجه الاسلام (1175 - 1260ق)
5.سید یعقوب کوه کمری (1176 - 1256 ق)
6.سید صدر الدینعاملی (متوفی 1263 ق)
7.سید دلدار علی نقوی رضوی نصیر آبادی لکهنوی (1166 - 1235ق)
8.شیخ محمد ابراهیم کلباسی (1180 - 1262 ق)
9.زین العابدینسلماسی (متوفی 1266 ق)
10.شیخ عبدالحسین الاعم (1177 - 1247 ق)
11.سیدعلی فرزند سید محمد (1161 - 1231 ق)
12.سید قیصر محمد فرزند معصوم رضویخراسانی (1180 - 1255 ق)
13.اسدالله کاظمی (متوفی 1236 ق)
14.ابوعلیحائری صاحب کتاب منتهی المقال (1159 - 1216 ق)
15.سید عبدالله شیر (متوفی 1244ق)
16.شیخ محمد تقی اصفهانی ایوانکی، صاحب حاشیه معالم (متوفی 1248 ق)
17.سید محمد مجاهد، مولف کتاب المناهل (متوفی 1242 ق)
18.محسن اعرجی (متوفی 1227 ق)
19.میرزا محمد عبدالصانع نیشابوری اخباری
20.شیخ حسین نجف ([11])
آثار علمی سید
آثاری که در کتابها از آنها نام برده اند - که بعضی از آنها چاپ گردیده و برخی چاپ نشده است - بدین قرار است:
-المصابیح فی الفقه (در سه جلد)
-الفوائد فی الاصول
-مشکاه الهدایه
-الدره النجفیه (رساله ای درفقه)
-رساله فی عصیر الزبیبی
-شرح الوافیه (در علم اصول فقه)
-تحفهالکرام (در تاریخ مکه و بیت الله الحرام)
-مناسک حج
-حاشیه بر کتاب شرایع (بحث طهارت)
-حاشیه بر کتاب ((الذخیره)) سبزواری.
-الدرة البهیه فی نظم رووس المسائل الاصولیه
-کتاب الرجال (معروف به فوائدالرجالیه)
-دیوان شعر و رساله ایفارسی در شناخت خدا ([12])
آثار اجتماعی
با توجه به سنگینی مسوولیت های علمی سید آثار اجتماعی و معنویگرانبهای از او مشاهده می نماییم که به نمونه هایی از آن یادگارها اشاره می کنیم:
1.مشخص کردن مقام و جایگاه حضرت حجة بن الحسن عج در مسجد سهله و بناگذاری قبه ای در این جایگاه مقدس.
2.بنا کردن گلدسته در صحن شریف علوی در طرف جنوبیو تعمیر دیوارهای صحن ها و حجره هایی که در حالی خراجی بود.
3.ترغیب و راهنمایینسبت به تعمیر مسجد شیخ طوسی در نجف اشرف.
4.ایجاد کتابخانه خطی (مکتبةبحرالعلوم)
5.بالا آوردن ارتفاع مسجد کوفه به منظور سهولت در تطهیر و پاکنمودن آن.
6.مشخص کردن جایگاه مسجد راس الحسین در نجف اشرف.
7.تعیینجایگاه قبر مختار ثقفی که الان به قبر مسلم معروف است.
8.تعیین جایگاه مرقدحضرت هود و صالح علیه السلام در نجف اشرف.
9.اضافه کردن مقداری از اراضی بهمسافت حرم مطهر و ایجاد تاسیساتی در اطراف حرم که مورد نیاز زوار بود ([13])
یادی از اشعار بحرالعلوم
سید در شعر و ادبیات فوق العادهچیره دست بود و شهرهای او در فقه و اصول و رجال از آثار گرانبهای به یادگار ماندهآن دریای بی ساحل است و به نظم در آوردن نام اصحاب اجماع از سروده های اوست شعر ذیلرا که در رثای سالار شهیدان علیه السلام سروده شده است، برای نمونه ذکر می کنیم:
الله اکبر ماذالحادث الجلل
و قد تزلزل سهل الارض والجبل !؟
ماهذه الزفرات الصاعدات اسی
کانها من لهیب القلب تشتعل
ما للعیونمنهاالدمع جاریة
منها تخد خدودا و هی تنهمل
کان ففخة صورالحشر قدفجئت
فالناس سکری و لاسکر و لا ثمل ([14])
-این چهحادثه بزرگی است که از بزرگی آن کوه و بیابان متزلزل شده است.
-این ناله ها ازچه بلند است ! گویا ناله ها از سوز قلبها زبانه می کشند.
-چه شده است که چشمههای اشک دیده ها جاری است و جویباری از آنها بر روی رخسار می دود.
-گویاصوراسرافیل دمیده شده و قیامت بر پاست و مردم مست اند در صورتی که بهوش اند و مستنیستند.
مظهر فضیلتها
سید بحرالعلوم مرد فضیلت و تقواو نمونه ای کامل از اخلاق نیکوی انبیا بود آن معلم اخلاق و انسانیت و از مصادیقبارز اخلاق نیکو فرزانه ای است که شاگرد بلند آوازه او کاشف الغطاء در حقش چنینسروده است:
جمعت من الاخلاق کل فضیلة
فلا فضل الا عنجنابک صادر ([15])
-همه فضایل و اخلاق شایسته را جمعکرده ای و در دنیا هیچ فضیلتی نیست مگر اینکه از حضور تو صادر شده و تو دارای آن فضیلت هستی.
او از نظر تواضع در مرتبه عالی قرار داشت و برای دیگران بیش از خوداحترام و ارزش قائل بود و برای مردم پدری مهربان به حساب می آمد سخن گفتن و راهرفتن او انسان را متحیر می ساخت در میان مردم که راه می رفت بیننده تصور می کرد اوفرشته است برای خدا سخن می گفت و پیوسته به یاد خدا بود.
او در تهذیب اخلاق درمرتبه ای قرار داشت که درک آن برای بسیاری از افراد مشکل است
او کارها و ساعاتفعالیتهایش را تقسیم نموده بود وقتی سیاهی شب همه جا را فرا می گرفت مقداری بهتحقیق و آماده کردن مقدمات درس و بحث می گذراند و پس از آن به طرف مسجد کوفه رفتهدر آنجا به مناجات با خدا می پرداخت ([16])
بحرالعلوم برامور عبادی شاگردان خویش نیز فوق العاده اهتمام می ورزید و در صورت غفلت و کوتاهیشاگردان از این مهم بسیار رنج می برد یک بار برای چند روز تدریس را ترک فرمود: طلبهها واسطه ای را نزد وی فرستادند تا علت تعطیلی درس را جویا شود بحرالعلوم در پاسخاو چنین فرموده بود: ((در میان این جمعیت طلبه هرگزنشنیدم که در نصف شبها صدای تضرع و زاری و مناجات آنها بلند بشود با اینکه من غالبشبها در کوچه های نجف راه می روم چنین دانش پژوهانی شایسته نیستند تا برای ایشاندرس بگویم.) ) چون طلاب این سخن را شنیدند متحول شدهشبها به ناله و گریه در محضر الهی پرداختند وقتی این تحول اخلاقی در طلبه ها پدیدارشد آن جناب دوباره تدریس را شروع کردند. ([17])
تلاش سید درحمایت از فقرا و محرومان را باید از شبهای تاریک و کوچه های باریک نجف اشرف وفقیران آن دیار پرسید او هر شب در کوچه های شهر می گردید و برای فقرا نان وخوردنیهای دیگر می برد. ([18])
سِّر عشق
به منظور درک بیشتر عظمت و بزرگیسید بحرالعلوم چند نمونه از ارتباط و دیدارهای وی با حضرت مهدی (عج) را بیان میکنیم.
الف - ناقه سوار
آخوند ملا زین العابدین سلماسیاز شاگردان و یاران نزدیک سید می گوید: ایامی که در جوار خانه خدا نزد سید به خدمتمشغول بودم روزی اتفاق افتاد که در خانه چیزی نداشتیم مطلب را به سید عرض کردم چیزینفرمود از عادات جناب بحرالعلوم این بود که صبح اول وقت طوافی دور کعبه می کرد و بهخانه می آمد و به اتاقی که مخصوص خودش بود می رفت ما قلیان تنباکویی برای او میبردیم آن را می کشید و برای هر صنفی بر طریق مذهبش درس می گفت در آن روزی که ازتنگدستی شکایت کردم چون از طواف برگشت به حسب عادت قلیان را حاضر کردم که ناگهانکسی در را کوبید سید بحرالعلوم بشدت مضطرب شد و به من گفت : قلیان را بگیرد و ازاینجا بیرون ببر آنگاه خود با شتاب به طرف در رفت و آن را باز کرد شخص بزرگواریدر لباس عربی داخل شد و در اتاق سید نشست و سید در نهایت فروتنی و ادب دم در نشست.ساعتی نشستند و با یکدیگر سخن گفتند آنگاه برخاست و در خانه را باز کرد و دست مهمانرا بوسید او را بر ناقه ای که دم در خانه خوابانده بود سوار کرد مهمان رفت وبحرالعلوم با رنگ دگرگون بازگشت و حواله ای به دست من داد و گفت : این حواله ای ستبرای مرد صرافی که در بازار صفاست نزد او برو و هر چه بر او حواله شده بگیر آنحواله را گرفتم و آن را نزد همان مرد که سید سفارش کرد برای بردم مرد چون حواله راگرفت به آن نظر نمود و آن را بوسید و گفت : برو چند باربر و کارگر بیاور پس رفتم وچهار باربر آوردم به قدری که آن چهار نفر قدرت حمل داشتند پول آن زمان را برداشتندو به منزل آوردند من فوری برگشتم نزد آن صراف که از حال او و نویسنده حواله جویاشوم که او چه کسی بود وقتی رفتم نه صرافی را دیدم و نه مغازه ای را که دیده بودم ازمغازه صراف پرس و جو کردم گفتند ما اصلا در اینجا دکان صرافی ندیده ایم ([19])
ب -مانند دریا
میرزای قمی -نویسنده کتاب قوانین - می گوید: من با علامه بحرالعلوم در درس آقا وحید بهبهانیهم مباحثه بودم اغلب من برای او بحث را تقریر می کردم تا اینکه به ایران آمدم و کمکم شهرت علمی سید بحرالعلوم به همه جا رسید و من تعجب می کردم تا زمانی که خداتوفیق عنایت فرمود که برای زیارت عتبات موفق بشوم وقتی به نجف اشرف وارد شدم سید راملاقات کردم مساله ای عنوان شد دیدم سید بحرالعلوم دریای مواج و عمیقی از دانشهاستپرسیدم : آقا ما که با هم بودیم شما این مرتبه را نداشتید و از من استفاده می کردیدحال شما را مانند دریا می بینم سید فرمود: میرزا این از اسرار است که به تو می گویمتا من زنده ام به کسی نگو و کتمان بدار من قبول کردم آنگاه فرمود: چگونه این طورنباشم و حال آنکه آقایم (حجة بن الحسن عج) مرا شبی در مسجد کوفه به سینه مبارک خودچسباند ([20])
ج -تلاوت قرآن
میرزا حسینلاهیجی به نقل از شیخ زین العابدین سلماسی می گوید: روزی بحرالعلوم وارد حرم مطهرامام علی علیه السلام شد و سپس این شعر را زمزمه کرد:
چه خوش است صوت قرآن
ز تو دلربا شنیدن
به رخت نظاره کردن
سخن خدا شنیدن
پس ازآن از بحرالعلوم سبب خواندن این شعر را پرسیدم فرمود: چون وارد حرم حضرت علی علیهالسلام شدم دیدم مولایم حجة بن الحسن (عج (در بالای سر به آواز بلند قران تلاوت میکند چون صدای آن بزرگوار را شنیدم این شعر را خواندم ([21])
غروب آفتاب
سید بحرالعلوم که به علت بیماری مدتی توان تدریس نداشت و در منزل بهمطالعه و تالیف مشغول بود، سرانجام در روز 24 ذیحجه یا رجب سال 1212 ق. رخ دادفانی برتافت و به عالم بالا پرواز کرد.
درگذشت سید در عالم اسلام اثری عمیق برجای گذاشت و دنیای شیعه را در ماتم فرو برد.
پیکر مطهر او پس از تشییع با شکوه واقامه نماز، در جنب مرقد شیخ طوسی، در نجف دفن شد.
[1] فوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، ص 676، مستدرک الوسائل، میرزاحسین نوری، ج 3، ص 383، قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، ص 168، اعیان الشیعه، محسن امین عاملی، ج 10، ص 158
[2] فوائد الرضویه، ص 476. قصصالعلماء، ص 168، اختران تابناک، ذبیح الله محلاتی، ج 1، ص 412.
[3] مقدمه فوائد الرجالیه، ص 33، فقهای نامدار شیعه، عقیقی بخشاشی، ص 291.
[4] سید بحرالعلوم دریای بی ساحل، نورالدین علی لو، ص 25 - 32.
[5] مقدمه الفوائد الرجالیه
[6] مکارم الاتار، ج 1، ص 417 - 421.
[7] اعیان الشیعه، ج 10، ص 159.
[8] روضات الجنات، سید محمد باقر خوانساری، ج 7، ص 204.
[9] مقدمه فوائد الرجالیه، ص 35.
[10] مکارم الاثار، ج 1، ص 417.
[11] مستدرک الوسائل، ج 3، ص 385، اعیان الشیعه، ج 6، ص 225، ج 7، ص 167، معارف الرجال، محمد حرز الدین، ج 2، ص 59. شعرای الغری، ج 12، ص 129 - 159،مقدمه فوائد الرجالیه، ص 67 - 70.
[12] اعیان الشیعه، ج 10، ص 160،شعرای الغری، ج 12، ص 139
[13] مقدمه فوائد الرجالیه، ص 95 و 96، ماضی النجف و حاضرها، ج 1، ص 96 و 105 و 246.
[14] اختران تابناک، ج 1، ص 428.
[15] مقدمه فوائدالرجالیه، ص 35.
[16] همان، 38.
[17] قصص العلماء، ص 173.
[18] ر. ک : همان، ص 171.
[19] منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج 2، ص 547، فوائد الرضویه، ص 680.ت
[20] گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج 8، ص 371.
[21] فوائد الرضویه، ص 682
http://www.hawzah.net
بازدید امروز: 103
بازدید دیروز: 63
کل بازدیدها: 809176